عجایب پزشکی....

پسر بچه هندی از شر” دوقلوی انگلی ” خود در قفسه سینه رهایی یافت 

پسر هندی پس از ۸ سال از شر ” دوقلوی انگلی “  خود در  قفسه سینه رهایی یافت

دیپاک کومار ( Deepak Kumar ) پسر هشت ساله از کشور هند که از بدو تولد دارای دو پا و یک باسن اضافی در ناحیه قفسه سینه خود بود پس از یک جراحی ۴ ساعته از شر این اعضای انگلی که در حال رشد بود خلاصی یافت .

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،  این پسر بچه که در سراسر جهان با نام مستعار “پسر اختابوس ” شناخته شده است با پاهایی که در قفسه سینه او رشد کرده بود و دوقلو رشد نیافته او بود متولد شده بود .

گرچه خود دیپاک کومار در طول این سالها از وجود این قل ناقض در قفسه سینه احساس ننگ و شرمندگی می کرد اما از سوی برخی از هندوها او به عنوان تجسم از خدا تصور شده بود . در حالی که دیگران از او به عنوان شیطان در بدن انسان نام می بردند .

جالب است که این مسئله گرچه برای این کودک عذاب آور بود اما موجب گشته بود که مردم ساده لوح با آوردن هدیه از روستاهای دور و نزدیگ موجب بهبود اقتضاد خانواده فقیر او گردد . و در انتها پدر او جهت رهایی فرزندش از عذاب از دریافت هدیه ها چشم پوشی کرده و  حاضر به انجام جراحی شد .

گروه پزشکی در بیمارستان شهر بنگلور هند با هدف اهدای یک زندگی عادی به این پسر بچه ، طی یک جراحی چهار ساعته در ماه ژوئن موفق به حذف قول انگلی از قفسه سینه این کودک شدند .

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ،  خبر مشکل این پسر برای اولین بار در ماه فوریه در رسانه های عمومی با هدف  جمع آوری پول برای جراحی وی منتشر شد و به کمک افراد خیر هزینه جراحی این پسر روستایی تامین گردید .

دیپاک بعد از عمل جراحی به خبرنگاران گفت : من از داشتن زندگی ای متفاوت از دیگر بچه ها خسته شده ام . من فقط می خواهم یک زندگی عادی داشته باشم ،

 

*

 

*

 

 

*

 

 

*

*

 

*

نظرات 9 + ارسال نظر
مهسا 1390/09/18 ساعت 19:27

سلام سحر جون مطلبت خیلی باحال بود عکساشم جالب بود بازم بذار

سلام .
مرسی
باشه .از این به بعد می خوام مطالب مرتبط رو بیشتر بذارم

مژگان 1390/09/18 ساعت 19:30

خیلی جالب بود...
به این میگن مطلب درست وحسابی.ممنون

خواهش میکنم .
از این به بعد از این مطالب بیشتر میبینید.

مینا 1390/09/18 ساعت 20:36

سلامتی تاجیست بر سر انسان سالم که جز انسان بیمار کسی ان را نمی بیند
باعث شد خدا رو بازم شکر بگم
دلگیر بود فقط...

چیزای دلگیر دور و برمون زیاده مینا جون فقط باید چشمامونو بیشتر باز کنیم.
امیدوارم همیشه این تاج روی سر هممون باشه و قدرشو بدونیم.

فرزانه 1390/09/18 ساعت 21:46

فوق العاده ممنون بابت مطلب خیلی قشنگ و جدیدت

خوشحالم از اینکه مورد توجه قرار گرفته.

به امید پر بار تر شدن روز به روز وبلاگمون

بهار 1390/09/19 ساعت 10:07

سحر جون مطلب باحالی بود واقعا خدا چه مخلوقاتی داره هااااااااااااا

مرسی.
آره واقعا ...خداتو شکر کن سالمی...

آلاله 1390/09/19 ساعت 19:08

اول واسم عجیب بود. بعد جالب شد.
بعدش ناراحت شدم ودر آخر خوشحال.
خدارو شکر که عملش موفقیت آمیز بود.

خوشحالم از اینکه در نهایت خوشت اومده.

ali 1390/09/20 ساعت 09:58 http://www.stnkums89.blogsky.com

چه تصویر وحشتناکی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

کجاش وحشتناک بود؟؟؟؟

آی سودا 1390/09/20 ساعت 14:38

با اینکه از مطالب علمی خوشم میاید ولی عکس هاش یه جوری بود....مهم اینه که آخرش خوشحال کننده بود

همکلاسی گاهی وقتا یه همچین عکسی لازمه تا یه تلنگر باشه واسمون...

خدا رو شکر که خوشت اومده.

Shayan 1390/09/21 ساعت 17:54 http://hooshbari89.blogsky.com

واقعا جالب بود و شگفت انگیز!

مرسی.خوشحالم که خوشتون اومده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد