خاطرات امتحان(1)

چهارشنبه بود. و دوباره دو امتحان دیگر در یک روز...گویا این یک هفته پر استرس(همان هفته مشهوری که هر روز امتحان داشتیم!) قصد سپری شدن نداشت! سر جلسه حضور به هم رساندیم. آن روز قصد نمودیم جای خود را برخلاف شماره تعیین شده از سوی اموزش تعویض بنماییم تا مگر از امدادهای دوستان بهره ای نصیبمان گردد. جای گیری در سنگر طراحی شده بدین گونه بود که: یکی از دوستان در سمت چپ و دونفر دیگر در سمت راست و یک نفر در جلو، بنده را پوشش میداد و البته بنده هم بالعکس!...

ادامه مطلب ...